در روزهایی که سایهای سنگین بر خانهای در انتظار فرو افتاده بود، خبر مرگ مغزی مادرِ خانواده، قلب عزیزانش را لرزاند. لحظاتی که هیچ واژهای توان توصیف عمق اندوه و سردرگمی آن را ندارد. اما درست در همان نقطه تاریکِ سرنوشت، نوری آرام از ایمان و مهربانی مادر در دل خانواده جان گرفت
اقای زارع پسر این بانوی نیکاندیش، در گفتوگو با روابط عمومی بیمارستان، با صدایی آمیخته از غم و افتخار گفت:«وقتی آن اتفاق برای مادرم(مریم زارع) افتاد و پزشکان گفتند دچار مرگ مغزی شده، دنیایمان فرو ریخت. اما همان لحظات سخت، تنها چیزی که به ما قدرت تصمیمگیری داد رضایت خداوند و آرامشی بود که همیشه در وجود مادرم موج میزد. ما میدانستیم او زنی بود که تمام عمرش روشنیبخش بود؛ پس چه بهتر که این روشنی، بعد از رفتنش هم ادامه پیدا کند.»
این خانواده با شجاعت و بزرگواری، رضایت به اهدای اعضای مادرشان دادند؛ تصمیمی که امروز چندین بیمار چشمانتظار را دوباره به زندگی بازگردانده است.پسر خانواده با چشمانی پر از اشک اما لبخندی آرام ادامه داد:«امروز خوشحالیم که وجود مادرم، همانطور که در طول زندگی آرامبخش خانه ما بود، اکنون آرامبخش خانوادههایی است که عزیزانشان نیازمند عضو بودند. او رفت، اما زندگی بخشید.»
او در پایان صحبتهایش توصیهای دلسوزانه داشت:«اگر روزی چنین شرایط دشواری برای کسی پیش آمد، بین احساسات لحظهای و عمل نیکِ اهدای عضو تردید نکنید. این مسیر، مسیری سراسر خیر و برکت است. تصمیمی است که شاید سخت باشد، اما جانهایی را دوباره روشن میکند.»
این خانواده، در دل رنجِ عمیق، بزرگترین بخشش انسانی را رقم زدند؛ بخشی از وجود مادری مهربان که همچنان میتپد و امید میبخشد.